من با تو قهرم 

تو با من آشتی

مهر و محبت

به دلم کاشتی

دیشب چه مرگی داشتی

دور حیاط میگشتی

دیشب هله هوله خوردم

روشم آبغوره خوردم

خدا خواست که نمردم

بازم سلام

دیروز روز سوم ترک شیر مامان وحیده بود. میگن روز سوم کمی سخت تره چند باری بهانه گرفتی اما شیر نخوردی شب به روش شبای پیش تو ماشین خوابت برد و یه بارم ساعت 3 از خواب پا شدی و شیر خوردی 

سرما خوردگی هم یه کم اذیتت می کنه و ما رو بیشتر

دیروز هم یه کمی رنگ انگشتی بازی کردی

سلام ترنج عزیزم

خیلی وقته اینجا نیومدم دلیلش شاید مخلوطی از تنبلی بوده و شیرین کاری های خودت به هر حال دیر شده و یه سری عکس و خاطره طلب تو مونده 

بهمن امسال 21 ماهه شدی و داری زندگی رو یه جور دیگه ادامه می دی الانم برای همین دارم می نویسم که بمونه و بخونی یه مرحله ی مهم از زندگی سخت و شاید تلخ که میوه ی شیرینی داره (الان دارم به این فکر می کنم که وقتی داری اینو می خونی چه جوری می خونی و چی فک می کنی) داری یکی از لذت های بزرگ زندگی تو ترک می کنی زندگی همینه دختر قشنگم لدت بردن و ترک اون وقتی قراره لذت بزرگتری ببری این سخته اما خوشاینده داری شیر خوردن از سینه مامانو ترک می کنی این کار اون قد برای خودمونم سخت بود که مجبور شدیم در موردش از یه آدم با تجربه کمک بگریم روز اول چند بار بهانه گرفتی آرد بازی و خمیر بازی کردی و بالاخره با ماشین و چرخیدن خوابتت برد و روز دوم کمتر بهانه گرفی و مغرورانه شیر مامانو درخواست نکردی و شب به روش شب اول خوابت برد

 الانم خوابی

روزای بعد بازم در این باره می نویسم شایدم مامان بنویسه

دوست دارم. بووووووووس

ترنجم اینقدر این روزهایمان را شیرین کرده ای که هر چه بگویم کم است شیرین زبانی هایت نقل زندگیمان شده و با ماما ماما ماما و باباشه گفتن هایت قند در دلمان آب میکنی. به ماه و چراغ علاقه ی زیادی داری،آهنگ چرای همایونو خیلی دوست داری و بتهاش چرا چرا میخونی،ادای فیلو خیلی با مزه در میاری صدای پیشی گاو هاپو خروس زنبور شتر شیر جوجه قوری و ماشینو خیلی با مزه میگی البته فیلم همشون هم گرفتیم ،شیطون و بازیگوش شدی فصل اولو خیلی خوشگل میگی behar نظرتو در مورد تابستون خیلی خوب اعلام میکنی حالا سری بعد جمله هاو کلمه هایی رو که میگی مینویسم برات آخ آخ بچه ها رو اینقد شیرین صدا میزنی که بماند 

این روزها آنقدر سرگرممان کرده ای که وبلاگت دیر به دیر، به روز می شود.